49
من ولی میگم خودتو پشت چهارتا خوبی و ویژگی مثبت قایم نکن. اینجوری هی باید نقاب بزنی به چهرتو به همه بگی ببین من چه خوبم!
47
چرا همیشه باید یه جوری مواظب حرفام باشم که انگار دائم یه نفر داره منو امتحان میکنه؟
+ بعد این همه مدت یه نفر داره میگه از دو سال پیش منو تو دانشگاه دیده و حالا میخواد سفره ی دلشو باز کنه... این مدت کجا بودی؟ چرا امشب؟ اونم تو این وضعیتی که دقیقا نمیدونم چی باید از خدا بخوام ...
من یک حلزون حامله هستم
یک ساعته زل زدم به خط چهارمِ صفحهی 79 جزوه... کلمهی "استهلاک" ! و دارم فکر میکنم فردا بعد کلاسام با کی بپیچونم و برم کجا :/ همین روزایی که من بیکارم و دنبال یه نخود هیجان، هیچ عنتری پیدا نمیشه باهاش برم بیرون.
بعد دقیقا وقتی فول تایمم و پر از درس و کار، از در و دیوار کیس میریزه قدرت خدا :/
+ سمیه برگرد :|
22
+ داشتم فکر میکردم ازدواج واسه امثال من که یهو عاشق شیش نفر میشن چقد میتونه کسل کننده و مزخرف باشه!
اینکه تو اتوبوس، صف انتشارات، پارک، خیابون و خرید یا حتی کافی شاپ و رستوران فقط به یک نفر فکر کنی و دیگر هیچ...
20
اومده بود فقط موز بخوره فک کنم :))
19
شیفتهی این اس دادناتم رفیق :))
من که میدونم در عرض سه ثانیه طرفو پروندی :))
18
- ... ( به درک! )
+ تو چی؟
- ... ( حتی یه ثانیه هم تا حالا بهت فکر نکردم. تو میگی دلتنگی؟ )
+ هستی؟
- آره
+ :)
- :)
من تو راهروها سرمو نمیارم بالا که یه وقت تو رو نبینم و مجبور نشم بهت سلام کنم! سینما بیام؟ با تو؟
17
چی میگی تو اصن؟ چشم چرونِ عوضی -__-
16
اتفاق از این مهم تر؟
از این آدماس که دلت میخواد از نزدیک ببینیشون و محکم ماچشون کنی :)
چرا دوری؟ چرا؟
15
میترسم این آرامش قبل طوفان باشه ...
وقتایی که مضطرب و نگران هستید و نمیدونید قراره چه اتفاقی بیوفته،چیکار میکنید؟
14
و به ما ثابت شد که از هر دست بدهی از همان دست ...
یا اینکه دنیا کاسه دست به دست است...
و کلا ضرب المثل هایی از همین دست :/
12
امیدوارم زنگ نزنن، یا بابا بهانه بیاره ... زنگ نزنن بهتره !
اصلا اسطوره ی بلاتکلیفی و خوددرگیری منم ! من :/
11
احتمالا خطاب به فالورای دخترش ...!
بعد اون « نفیسه اچ اس » هم کامنت میذاره ک وااای مررررسی :///
به اینا ک فک میکنم حالت تهوع بهم دس میده !
لازم به تأکیده که از خودش + فالور های دخترش + تک تک فالورهای دیگه اش اعم از مذکر یا غیره... متنفرم ! م ت ن ف ر م !!!
10
با کلی مکافات البته !
قدش خیلییییییی بلنده ! والبته زیاد زرنگ نیس :/
برخوردش جالب نبود بچه اس فک کنم :(
9
هردفعه به این امید میخوابم که وقتی بیدار میشم زندگی روی خوشش رو نشون بده،ولی وقتی چشم باز میکنم همه ی غم ها دوباره در عرض یه ثانیه میاد جلو چشمم.
میگن خوابم زیاد شده. علتش رو نمیدونن و نمیفهمن !
8
ولی خب دقیقا چهار دقیقه ی پیش بعد از تماسِ خانم خ ، این نظریه با شکست مواجه شد!
همچنان روابطم با الف ح حقیقیان از حالت جالب قبل داره به سمت کسل کنندگی و اعصاب خوردی پیش میره :/
اینکه کسی نمیدونه در آینده چه اتفاقی میوفته بعضی اوقات روان آدمو میریزه بهم ...!
هرگز این موضوع برام عادی نمیشه که با بی تفاوتی منتظر باشم و ببینم چی پیش میاد!
7
به شخصه انقدر از این مدل آدما میترسم و حس میکنم دنیاشون دوره ازم که حتی نمیتونم بهشون نگا کنم!
چه برسه به اینکه لبخند بزنم...!
بنابراین حق دارم وقتی بهم نگاه میکنن وانمود کنم ندیدمشون و انگار نه انگار ..
لرزش دستامم که شده یه معضل :/
میترسم یه بیماریِ جدی باشه ...
جدا از اینکه وقتی یه کوچولو استرس میگیرم سریع این لرزش لعنتی لوم میده...
دیگه به جایی رسیده که با یه ذره فعالیت و از پله بالارفتن هم خودشو نشون میده :(
6
هست ولی دیگه برام مهم نیست!
میگن اول و آخرش که همه درگیرِ سرنوشت و تقدیریم، پس نگرانی و ترس بی فایده اس!
میدونم این یه نوع تفکر «جبرگرایی» محسوب میشه، ولی بعضی وقتا آدمو آروم میکنه!
+ دل داده ام بر باد ... بر هر چه بادا باد !
5
و شب ها، به امیدِ فردا
آنقدر مُــــرده است که
خوابیدن میانِ گور هَم آرامَــــش نمیکند!
* چند سآله که مُـــردم !
* یه مرضی گرفتم...
به اسمِ : « اگه من بمیرم، کی چه واکنشی نشون میده »
4
فــکر و خیـــالِ تو پـــِی دریــایِ دیگریست !
#ف.دال
از هرچی ترسیدم سَرم اومد! نکنه همه ی زندگیِ من نتیجه ی دعا و نفرینِ بعضیاس ؟
دیشب بعدِ حرفامون میگه از اینکه شاید طرز فکر خانواده هامون (مسائل سیاسی) باهم فرق داره میترسه!
آخه سپاه ؟ هرچند که با این اوضاع آخرش معلوم نیست چی بشه! ولی ...
هنوز نیومده جا زده ! مردِ ترسو همون بهتر بمونه بیخِ ریشِ خانواده اش...!
بعضی حرفا رو نمیشه گفت، یا وقت نمیشه ، یا دیگه از وقتش رَد می شه!
3
زندگی به من میگه، غم و شادی قبلِ هر حادثه، خطرناکه !
نمی دونه که چندسآله، طبلِ رسوایی از دستِ من افتاده .
#خودم _که_ بی _خودم
:/