8
از دیشب تصمیم داشتم بیام و بنویسم که به طرز عجیبی مامان از هرکی خوشش میاد و میگه : قیافش خوب بود یا هرچی، طرف یهو دود میشه میره هوا ...!
ولی خب دقیقا چهار دقیقه ی پیش بعد از تماسِ خانم خ ، این نظریه با شکست مواجه شد!
همچنان روابطم با الف ح حقیقیان از حالت جالب قبل داره به سمت کسل کنندگی و اعصاب خوردی پیش میره :/
اینکه کسی نمیدونه در آینده چه اتفاقی میوفته بعضی اوقات روان آدمو میریزه بهم ...!
هرگز این موضوع برام عادی نمیشه که با بی تفاوتی منتظر باشم و ببینم چی پیش میاد!
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵ ساعت 12:5 توسط ف.دال
|