تمامِ اون روزنامه گَــردی ها ... هر دوثانیه یک بار « دیوار » چک کردن هآ ... خیابون ها رو بالا پایین کردن هآ

ختم شد به یه خونه با دوتا اتاق جمع و جور ... تو یکی از کوچه هآیِ بآهنر !

کوچه هایی که باهاشون خاطراتی نه چندان خوشایند دارم .

حالا هر روز ... و شاید حتی روزی چند بار باید پیاده یا سواره از این کوچه هایِ آلوده به خاطره رَد شم و ...

بگذریـــم ... به قولِ شاعر « ما گذشتیــم و گذشت آنچه ... »

 

+ درباره ی قضیه ی تلافی ... چندان موفقیت آمیز نبود ! اندکی دِلم خنک شد و بی تفاوت تَر !

+ این هفته فهمیدم « دوشنبه هآ » همچین آشِ دهَـن سوزی هم نیست .