بند بند
+ از من میپرسه برا پنجشنبه کفش چی بپوشه! نمیدونه من دنبال یه راهیام برا پیچوندن...
فندق مغزیه ک لنگه ندارهها...از این آدمایی ک میخوان کلاس بذارن متنفرم!
+ تیچر زن رو کجای دلم بذارم؟ به امید دیدن دکتر الف ترم جدیدو رفتم که خداروشکر در حد 5 ثانیه دیدمش! تازه از گوشهی چشم و غیر مستقیم! که لو نرم مثلا :))
میخواستم برم یقشو بگیرم بگم تو صدات از شیش متر اون طرف تر هم واسه من قابل تشخیصه، میفهمی؟
+ فردا دوباره باید سر کلاس دوازده بار تو دلم بگم: دوستت دارم!
بعدم تا آخر کلاس به اینکه زنش چه شکلیه و بچه داره یا نه و سن بچه اش و... فکر کنم.
خیلی دلم میخواد بدونم زنش هم به اندازهی من شیفتهی اون عینک فرم مشکی و موهای بهم ریخته و مدل حرف زدنش هس یا نه...
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ ساعت 0:23 توسط ف.دال
|