امید برای نجاتِ یک از دست رفته!
این روزها من درست شبیه یه بچه گربهی لاغر مردنی، ضعیف و آسیبپذیرم که با ناامیدی توی سطل آشغال دنبال چیزی برای زنده موندن میگرده... به این ترتیب آشنایی با "امید" اون هم توی این شرایط، برای من چیزی شبیه به چنگ زدن به یک طناب پوسیده برای نجاته! خیلی دلم میخواست حتی برای ادبیتر شدن نوشته هم که شده بگم: آشنایی با امید باعث امیدواریم شده! اما خب دروغ چرا؟! تمام پروسهی آشنایی، ملاقات و حتی عشق و احساس من نسبت به اون مثل سرکشیدن شربت آویشن به امید خلاصی از رنج سرماخوردگیه اون هم وقتی که قرص سرماخوردگی یا داروی دیگهای پیدا نمیکنی! بیفایده، کند، بدمزه، دمدستی و از روی ناچاری!
به هرحال ساعت ۱۲ و بیست دقیقهی ظهر روز شنبه من درحالی که همهی وجودم مور مور میشد، تحت تاثیر فعل و انفعالات هورمونی و قلیان ناگهانی احساسات، توی صورت پسری که فقط یک هفته میشناختمش زمزمه کردم دوستت دارم! و بلافاصله بعد ازاینکه کلمات از دهنم خارج شد پشیمون شدم! شک و تردید هجوم آورد به مغزم و انگار یکی با پوزخند و فریاد، ناباورانه ازم پرسید: واقعا؟!
بعد وقتی در جوابم شنیدم که میگفت منم دوستت دارم با خودم فکر میکردم این یک دوست داشتن واقعیه؟ یا فشار هورمونی و هوس؟ و یا صرفا یک جواب از سرناچاری به جملهی دوستت دارم!
از شنبه تا همین الان که دارم این متن رو مینویسم هروقت که بیکار میشم (یعنی دقیقا به جز زمانی که خوابم) دیوانهوار و مالیخولیاگونه به امید فکر میکنم... به اجزای صورتش، به تار موی سفید کوچولویی که توی ریشش پیدا کردم، به صداش، به نگاهش، به نفسهاش، به تک تک حرکاتش، به جملههای شیرینش مثل: مرسی که هستی، من کنارتم، از این به بعد منو داری و....
و به خودم حق میدم. به ف زخمی و بیپناه درونم که سعی داره با دوستداشتن یا حداقل تظاهر به دوستداشتن کسی خودش رو از برزخ نجات بده... من این بار با عذاب وجدان کمتری اصول و عقایدم رو زیر پا گذاشتم. وقتی پا به خونهی امید میذاشتم شجاعتر، مصممتر و بیخیالتر از وقتی بودم که از در ورودی خونهی "پت" رد میشدم. و به خودم حق میدم! چون فکر میکنم این روزا نیاز دارم حتی دروغکی بشنوم که یه نفر دوستم داره و حتی دروغکی سعی کنم یه نفر رو دوست داشته باشم و هیچ فرقی نداره اون یک نفر کی باشه! و هیچ مهم نیست که راهی که برای نجات خودم انتخاب کردم چقدر از عقایدم دوره و چقدر به تباهی، گمراهی، جادهی خاکی و انحطاط، نزدیک یا شبیهه!