هر قصه، یک پایان!
۶ روزه که درحال دست و پنجه کردن با مریضی سختی هستم. دردی مزمن که نه تنها هنوز درمان نشده بلکه دلیلش هم پیدا نشده! و نمیدونم شاید اینها آخرین نوشتههای من باشه... اگر از این ماجرا جون سالم به در ببرم برمیگردم و مینویسم و اگر نه همهی نوشتههایی که اینجا انبار کردم، بمونه به یادگار از ف دالی که آرزوهای بزرگی نداشت، کار خاصی نکرد و همیشه به جای دیگران، به خودش ضربه زد!
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ ساعت 0:11 توسط ف.دال
|