دورِ زندگی ... دایره وآر

 

و دوباره شنبه در رآه است.

شنبه هایِ معلق ...

شنبه هآیِ خوآب آلود .

 

+ بیزارم از روزایِ تکراری ... شب و روزِ ساکتِ مغموم 

+ خونه ، خواب ، دانشگاه : دورِ همیشگیِ روزهایِ من !

 

هنوز روی اولین پله مانده ام

 

نمره ی OR که به خیر گذشت ...

میمونه اون آمارِ ... که امیدی بهش نیس ! 

شنبه ترمِ جدید شروع میشه ... دوباره همون آشُ همون کآسه :/

مهمتر از همه اینکه معلوم نیس اون بهآنه ی جدیدمو دوبآره ببینم یا نه ... 

ممکنه کلاس مشترک ندآشته بآشیم !

اسمشو گذاشته بودم « مــو قرمز » ، چون وقتی دقت کردم موهاش طلایی و بور نیس ، حناییه :))

 

+ هَمَش شُده تکرآر ... تکرآر ... تکرآر